14 حیطه اصلی هدف گذاری در زندگی و روش دستیابی به آن ها
به گزارش وبلاگ همصحبت، چه نوع اهدافی را باید مشخص کنید تا زندگی خود را در مسیر درست نگه دارید؟ ما در خصوص تکنیک (S.M.A.R.T) صحبت نمی کنیم، زیرا این بیشتر یک رویکرد به هدف گذاری است تا یک نوع هدف خاص. اهداف ذکر شده در این مقاله حوزه های مختلفی از زندگی شما را شامل می شوند یا با بازه های زمانی متفاوتی از زندگی شما مطابقت دارند.
بعضی از این اهداف ذکر شده را برای سالیان دنبال خواهید کرد، در حالی که بعضی دیگر را در عرض چند ماه یا چند هفته یا حتی چند روز محقق خواهید کرد. اما تمام انواع اهدافی که در زیر شرح داده شده اند برای رشد مداوم شما و تأثیری که بر زندگی دیگران می گذارید ضروری هستند. زیرا در نهایت، اهداف شما فقط مربوط به شما نیست.
در ادامه این مقاله از وبلاگ همصحبت مگ، ما 14 حیطه اصلی هدف گذاری در زندگی را با هم مرور می کنیم و مثال هایی از هر یک را مطالعه خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
اهداف شامل چه مواردی هستند؟
کلمه هدف را در فرهنگ لغت یا اینترنت جست وجو کنید، احتمالاً خواهید دید که آن را به عنوان مقصد جاه طلبی یا کوشش یک شخص تعریف می نمایند. هدفی که مشخص می کنید چیزی است که می خواهید اتفاق بیفتد و برای تحقق آن کوشش می کنید. اگر اهدافی در زندگی دارید، احتمالاً در پی راه هایی برای دستیابی سریع تر به آن ها هستید.
معمولاً اگر هدف چیزی باشد که می توانید در عرض چند دقیقه یا در یک روز به آن برسید، آن را خواسته می نامیم، اما می توانید آن ها را اهداف کوتاه مدت یا حتی اهداف پله ای نیز بنامید.
و یک هدف واحد و بزرگ تر را می توان به چندین مورد از این موارد تقسیم کرد.
به مثال های زیر از اهداف توجه کنید:
- در دانشگاه مورد علاقه خود پذیرفته شوید.
- یک برنامه تحصیلی دو یا چهار ساله را تکمیل کنید.
- در سال نو حداقل شش کتاب در خصوص یک موضوع خاص بخوانید.
- کل خانه خود را مرتب کنید، هر بار یک اتاق را.
- فضای داخلی خانه خود را دوباره رنگ آمیزی کنید.
- تمام جعبه های روی هم را در خانه خود با قفسه های کتاب جایگزین کنید.
- دوی ماراتن (یا نیمه ماراتن).
- نوشتن و انتشار سه کتاب در سال.
- تمام بدهی کارت اعتباری را ظرف پنج یا ده سال آینده پرداخت کنید.
چرا اهداف مهم هستند؟
زندگی بدون هدف به مراتب غم انگیزتر از زندگی است که با رسیدن به اهداف شما به انتها می رسد. اگر زمانی که به انتها عمرتان رسیدید هنوز برای رسیدن به هدفی کوشش نمی کنید، قبل از تمام شدن زمانتان از زندگی دست کشیده اید.
منظورم این نیست که همواره باید کاری انجام دهید که شما را به یکی از اهدافتان نزدیک تر کند. همه ما به لحظاتی احتیاج داریم که فقط از زمان حال لذت ببریم و نگران این نباشیم که آیا در حال پیشرفت هستیم. در آن لحظات آگاهانه نیز پیشرفت وجود دارد.
و ما برای حرکت رو به جلو به انرژی احتیاج داریم، بنابراین چند لحظه صبر در خصوص بازیابی آن انرژی است. اما تصویر بزرگ تر از زندگی شما باید در خصوص رشد مداوم، تجربیات نو و مشارکت بیشتر باشد و برای اینکه چشم خود را از هدف بزرگ تر غافل نکنیم، اهداف کوچک تری را مشخص می کنیم که به حوزه های مختلف زندگی ما می پردازد.
زمانی که آن اهداف در زندگی مشخص شد، در نظر می گیریم که چه چیزی ضروری است و چه کارهایی می توانیم هر روز یا هر هفته انجام دهیم تا به آن ها نزدیک تر شویم.
14 حیطه هدف گذاری و دستیابی به آن ها
در لیست اهداف زیر، هم اهداف محدود به زمان و هم اهداف مربوط به حوزه خاصی از زندگی خود را مشاهده خواهید کرد. برای هر یک از مقوله های هدف گذاری، نمونه هایی را لیست نموده ایم تا ایده هایی برای اهداف خود به شما ارائه دهیم.
بعضی از انواع هدف با یکدیگر همپوشانی دارند، و در میان انواع اهداف مرتبط با حوزه های زندگی شما، بعضی کوتاه مدت و بعضی دیگر بلند مدت خواهند بود. همپوشانی قابل انتظار است، زیرا نمی توانید بین حوزه های مختلف اما مرتبط زندگی خود جدایی ایجاد کنید. عملکرد شما در یک زمینه بر سایر حوزه ها تأثیر می گذارد.
این را در هنگام مشخص اهداف خود در نظر داشته باشید، که باید در خصوص آنچه واقعاً می خواهید باشد هدف گذاری کنید نه آنچه که شخص دیگری گفته است که باید بخواهید.
1. اهداف کوتاه مدت
اهداف کوتاه مدت، اهدافی هستند که در آینده نزدیک احتمالاً ظرف یک سال یا کمتر تحقق پیدا می نمایند. کوتاه مدت به معنای آسان یا بی اهمیت نیست. هر بار که هدفی را مشخص می کنید و به آن دست می یابید، اعتماد به نفس ایجاد می کنید و احتمال دستیابی به اهداف بلندمدت یا جسورانه تر را افزایش می دهید.
نمونه هایی از اهداف کوتاه مدت:
- تهیه طرح بودجه شخصی
- کاهش هزینه های بی فایده
- در کلاس طراحی وبلاگ شرکت کنید و وبلاگ خود را به روز کنید
- هزینه ها را کاهش دهید تا چیزی پس انداز کنید
2. اهداف بلند مدت
دستیابی به این اهداف بیشتر طول می کشد، اما تقسیم آن ها به اهداف قابل کنترل تر و کوتاه مدت آن ها را آسان تر می نماید به خصوص زمانی که قبلاً اهداف مرتبط را انجام داده باشید.
در حالی که ما اغلب کارهایی را که می توانیم در مدت یک سال انجام دهیم، بیش از حد توانمان تصور می کنیم، اما به احتمال زیاد کارهایی را که می توانیم در طول سه سال انجام دهیم، دست کم می گیریم؛ بنابراین، از بزرگ فکر کردن نترسید و اهداف بلندمدت خود را بزرگ تر کنید.
نمونه هایی از اهداف بلند مدت:
- عایدی بیش از 7500 دلار در ماه کار از کار در خانه.
- برای خرید کراس اوور نوی که در پی آن بوده اید، پول کافی پس انداز کنید.
- خانه خود را بازسازی کنید و آن را با سود بفروشید.
- مکانی ایدئال برای یک آپارتمان یا خانه پیدا کنید.
- روی یک خانه سیار سرمایه گذاری کنید که بتوانید به هر مقصد نو رانندگی کنید.
3. اهداف تجاری
این اهداف به طور خاص به کسب و کار شما و رشد آن مربوط می گردد. داشتن اهداف مرتبط با حاشیه سود بیشتر، ضایعات کمتر و رضایت بیشتر مشتری کاملاً طبیعی است. بعلاوه طبیعی و قابل ستایش است که بخواهید کسب و کار و موفقیت آن فراتر از منافع مادی و رضایت موقت باشد.
اهداف شما برای کسب و کارتان هرچه که باشد، خود را به آنچه که به آن عادت دارید محدود نکنید یا به آنچه که دیگران در صنعت شما انجام داده اند. به تأثیر بلندمدتی که می خواهید روی کسب وکارتان بگذارید، فکر کنید.
نمونه هایی از اهداف تجاری:
- وب سایت خود را برای بهبود سئو و جذب مشتریان اصلاح کنید.
- راهی برای انجام بیشتر کارهایی که دوست دارید پیدا کنید و آنچه را که دوست ندارید را برون سپاری کنید.
- هزینه های غیرضروری را کاهش دهید و جریان پول را تغییر دهید تا تجربه مشتریان خود را با کسب و کار خود بهبود بخشید.
- راه هایی برای ایجاد یک محیط کاری شادتر و حمایتی (مجازی) برای کارمندان، همکاران یا پیمانکاران خود بیابید.
- فناوری و سایر ابزارهای مورد استفاده برای کسب و کار خود را ارتقا دهید (و بیمه کنید).
4. اهداف شغلی
این اهداف در خصوص رشد حرفه ای شما و تأثیر شما بر هرکسی که به او خدمت می کنید. این اهداف به این موضوع می پردازند که می خواهید به عنوان یک حرفه ای چه کسی باشید و چگونه می خواهید عایدی خود را به دست آورید، که ارتباط زیادی با نحوه گذراندن وقت خود دارد.
شما از قبل می دانید که دنبال کردن شغلی که واقعاً می خواهید، ابتکار عمل و تمایل به ریسک کردن و امتحان کردن چیزهای نو را به همراه دارد. هیچ کس با رفتن به همان جاده ای که همواره رفته است، به مکان های نو نمی رسد. زمانی که اهداف شغلی خود را طوفان فکری می کنید، این را در نظر داشته باشید.
نمونه هایی از اهداف شغلی:
- در محل کار خود ترفیع بگیرید.
- کسب و کار خود را با انجام کاری که دوست دارید راه اندازی کنید.
- در یک حوزه خاص متخصص شوید.
- یک هیجان جانبی ایجاد کنید که به راحتی بیش از 1000 دلار در ماه فراوری کند.
- شغلی را دنبال کنید که بتوانید در طول بازنشستگی خود از آن لذت ببرید.
5. اهداف خانوادگی
این اهداف حول روابط شما با اعضای خانواده می چرخد. اهدافی را انتخاب کنید که نشان دهنده تعهد شما به اولویت دادن به آن روابط بر نگرانی های کم اهمیت تر باشد. امروز، این هفته، این ماه یا سال جاری چه کاری می توانید انجام دهید تا این ارتباطات را عمیق تر کنید و مطمئن شوید که همه اعضای خانواده تان می دانند که دوست دارید با آن ها وقت بگذرانید؟
نمونه هایی از اهداف خانواده:
- برای شب های خانوادگی، شب های دیدار، شب بازی و… وقت بیشتری بگذارید.
- مکالمات میز شام را آغاز کنید و زمان بیشتری را به گوش دادن به جای صحبت کردن اختصاص دهید.
- بچه ها خود را بیشتر در تهیه و تمیز کردن مراسم غذای خانوادگی مشارکت دهید.
- حداقل سالی یک بار با خانواده خود برای تعطیلات برنامه ریزی کنید و سفر کنید.
- حداقل هفته ای یک بار با خانواده خود پیاده روی (یا دوچرخه سواری و غیره) داشته باشید.
6. اهداف مالی
این اهداف به شرایط مالی و طرز فکر شما مربوط می گردد. وقتی به شرایط مالی خود فکر می کنید چه افکاری به فکر شما خطور می نماید؟ و دوست دارید چگونه تغییر کند؟
یکی از بزرگ ترین مزایای داشتن پول کافی، آزادی برای انجام آنچه باید و بعلاوه آنچه واقعاً می خواهید است. امروز، این هفته و… چه کاری می توانید انجام دهید تا رابطه خود را با پول بهبود بخشید؟ برای استفاده بهتر از پولی که اکنون دارید چه کاری می توانید انجام دهید؟
نمونه هایی از اهداف مالی:
- مخارج را از یک هزینه لذت بخش اما بی فایده به سمت چیزی که شرایط مالی شما را بهبود می بخشد راهنمایی کنید (عامل لاته).
- یک برنامه ریز مالی قابل اعتماد پیدا کنید که بتواند به شما در برنامه ریزی برای بازنشستگی یاری کند.
- یک حسابدار دقیق پیدا کنید که بتواند به شما در دریافت برترین اظهارنامه مالیاتی هر سال یاری کند.
- رتبه اعتباری خود را در عرض یک سال یا کمتر 50 امتیاز ارتقا دهید.
7. اهداف سبک زندگی
اگر تا به حال یک تابلوی رویاها یا یک فیلم فکری با تصاویری ساخته اید که زندگی ای را که می خواهید زندگی کنید را به تصویر می کشد، وقتی صحبت از طوفان فکری برای اهداف سبک زندگی خود می گردد.
در غیر این صورت، این یک موضوع ساده از رویاپردازی به علاوه احساسات است. زندگی ای را که دوست داشتید داشته باشید تصور کنید و به خود اجازه دهید آنچه را که اگر واقعیت فعلی شما بود احساس کنید. سپس آنچه را که می بینید، چه احساسی در شما ایجاد می نماید و فردی که در این فیلم فکری هستید، هر روز چه کاری انجام می دهد، فکر می نماید و چه احساسی می نماید را توصیف کنید.
نمونه هایی از اهداف سبک زندگی:
- سالی یک بار برای سفر به مقصد نو بودجه بندی کنید.
- یک تفریح جانبی خلاقانه را آغاز کنید که دوست دارید و عایدی جانبی خوبی ایجاد می نماید.
- لیستی از تجربیاتی که بیشتر دوست دارید داشته باشید تهیه کنید و از امروز حداقل برای یکی از آن ها برنامه ریزی کنید.
- لباس هایی را پیدا کنید که به نظرتان عالی می آیند.
- پناهگاه خصوصی رویاهای خود را طراحی و مبله کنید.
8. اهداف فکری
این اهداف در خصوص چگونگی توسعه و استفاده از استعدادهای فکری خود هستند. ضریب هوشی شما هر چه باشد، همواره چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد در خصوص خود، در خصوص دیگران، در خصوص دنیا و… بنابراین، چرا در این زمینه اهدافی را برای رشد و مشارکت بیشتر مشخص نمی کنید؟
طبیعتاً بین این اهداف و اهداف مربوط به سلامت جسمانی و رشد معنوی شما همپوشانی وجود دارد زیرا آن ها به یکدیگر متصل هستند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
نمونه هایی از اهداف فکری:
- تندخوانی را یاد بگیرید تا بتوانید هر ماه بیشتر بخوانید و بیاموزید.
- شرکای مکالمه نو و محرک پیدا کنید و مرتباً با آن ها ارتباط برقرار کنید.
- راه های نوی برای به حداکثر رساندن وضوح فکری و افزایش سطح انرژی خود بیاموزید.
- کتاب های بیشتری بخوانید که تفکر/باورهای شما را به چالش می کشد و در خصوص هر پیشرفت نوی بنویسید.
9. اهداف رشد شخصی
این اهداف همه در خصوص شخصی است که می خواهید باشید نه برای اینکه بتوانید پیشرفت خود را به رخ بکشید، بلکه برای اینکه بتوانید کارهای بیشتری برای الهام بخشیدن، به چالش کشیدن و یاری به دیگران انجام دهید.
مزایای رشد برای شما نیز قابل توجه است، زیرا زندگی در خصوص یادگیری است. اما هدف از پیشرفت شخصی شما بسیار فراتر از شماست. هنگام مشخص اهداف توسعه شخصی خود، به خاطر داشته باشید که چگونه رسیدن به آن اهداف به شما یاری می نماید تا به فردی تبدیل شوید که به دیگران یاری می نماید رشد نمایند و مشارکت بیشتری نیز داشته باشند.
نمونه هایی از اهداف رشد شخصی:
- یک کتاب (یا بیش از یک) بنویسید و منتشر کنید.
- مهارت یا زبان نوی را یاد بگیرید که به آن علاقه دارید.
- زبان بدن خود را بهبود بخشید و اعتماد به نفس را در خود ایجاد کنید.
- برنامه صبحگاهی بهتری را آغاز کنید تا فکرتان درست گردد و انرژی شما افزایش یابد.
- وبلاگی ایجاد کنید تا آنچه را که یاد می گیرید به اشتراک بگذارید و به دیگران یاری کنید.
10. اهداف سلامت و تناسب اندام
سلامتی و تناسب اندام شما تا حد زیادی سطح انرژی روزانه شما را مشخص می نماید که بر نحوه زندگی و تعامل روزانه شما با دیگران تأثیر می گذارد. رشد شخصی انرژی می خواهد، و همین طور مشارکت.
خیلی ساده تر است، به خصوص وقتی انرژی شما کم است، برنامه های سازنده خود را کنار بگذارید و زمان خود را صرف تماشای برنامه های مورد علاقه خود و خوردن غذای راحت کنید. اگر بدنتان سالم باشد و مواد شیمیایی مغزتان متعادل باشد، برای شفاف فکر کردن و خلق چیزهای نو راحت تر خواهید بود.
قرار گرفتن راحت تر در لباس های مختلف یک مزیت جانبی خوب است.
نمونه هایی از اهداف سلامت و تناسب اندام:
- یک کلاس تناسب اندام (یکی که احتمالاً از آن لذت خواهید برد) برای ایجاد قدرت، استقامت و انعطاف پذیری شرکت کنید.
- غذاهای سمی را از انبار و یخچال خود حذف کنید و آن ها را با گزینه های سالم تری جایگزین کنید.
- دستورالعمل های نو و سالم تری برای منوی هفتگی خود بیاموزید.
- کافئین را کنار بگذارید و راه های نوی برای انرژی بخشیدن به خود در صبح و در طول روز بیابید.
11. اهداف رابطه
هر آنچه در این زندگی به دست آورید، اگر مجبور باشید به تنهایی آن ها را جشن بگیرید، اهمیت زیادی نخواهد داشت. روابط قوی و محبت آمیز برای موفقیتی که ارزش آن را دارد، حیاتی است. با در نظر گرفتن این موضوع، داشتن اهداف ارتباطی مرتبط با ایجاد و تقویت آن روابط مهم است.
تجربیاتی را که می خواهید با افرادی که دوستشان دارید یا با دیگری که هنوز دیدار ننموده اید، در فکر خود تصور کنید. به راه هایی برای بهبود هر رابطه ای که دارید فکر کنید.
نمونه هایی از اهداف رابطه:
- فرد مهمی را بیابید که ارزشمندترین ارزش های شما را دارد.
- استرس را در محل کار کنار بگذارید و زمان بیشتری را برای روابط مهم اختصاص دهید.
- راه هایی بیابید که محیط کار را به محیطی شادتر و حمایتگر تبدیل کنید.
- چیزی دست ساز و منحصر به فرد به نشانه عشق و قدردانی برای هر یک از افراد زندگی خود بسازید.
- آگاهانه کسانی را که به شما آسیب رسانده اند یا آزارتان داده اند ببخشید و امید واقعی خود را برای ادامه رشد و شادی آن ها ابراز کنید.
12. اهداف اجتماعی
اهداف اجتماعی در ارتباط با ارتباط با دیگران، نشان دادن شفقت و یاری به دیگران است که پتانسیل خود را برای عظمت ببینند. هر کاری که از نظر اجتماعی انجام می دهید روی دیگران نیز تأثیر می گذارد. و مهم است که بدانید آیا تعاملات اجتماعی شما به احتمال زیاد سطح انرژی شما را شارژ می نماید یا کاهش می دهد.
هر چه بیشتر بدانید، بهتر می توانید آماده شوید تا از فرصت های خود برای تأثیرگذاری بر دیگران به شیوه ای مفید نهایت استفاده را ببرید.
نمونه هایی از اهداف اجتماعی:
- زمان بیشتری را صرف شناخت همکاران، همسایگان و سایر ارتباطات خود کنید.
- برای روشن کردن روزهای دیگران، اعمال محبت آمیز و سخاوتمندانه بیشتری انجام دهید.
- به گروه یا کلاسی بپیوندید که شامل تشویق و حمایت از دیگران است.
- به طور منظم در جامعه خود برای ارتباط و یاری به دیگران داوطلب شوید.
13. اهداف بازنشستگی
بازنشستگی برای شما چه معنایی دارد، اهدافی را مشخص کنید که باعث گردد فکر کنید: به سختی می توانم برای رسیدن به آن صبر کنم. لازم نیست در سن خاصی بازنشسته شوید، اما اگر فکر می کنید، من می خواهم در 55 سالگی بازنشسته شوم و سفر به دور دنیا را آغاز کنم، منطقی است که اهدافی را مشخص کنید که شما را به آن نزدیک تر کند.
به این فکر کنید که می خواهید در زمان حال و بعلاوه ده، بیست یا بیشتر سال آینده چگونه زندگی کنید و اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود را بر اساس آن انتخاب کنید.
نمونه هایی از اهداف بازنشستگی:
- تا سن 55 سالگی بازنشسته شوید.
- خانه خود را تا آن موقع آماده فروش کنید تا بتوانید آن خانه سیار را خریداری کنید و در سراسر کشور سفر کنید.
- به مقدار کافی پول پس انداز کنید تا شغلی را که دوست ندارید ترک کنید و کسب و کاری را که دوست دارید ایجاد کنید.
- وام ها را پرداخت کنید تا عایدیتان بیشتر گردد.
14. اهداف معنوی
هر آنچه در خصوص معنای زندگی، دنیا و همه چیز باور دارید، اهداف معنوی شما باید منعکس نماینده آن ها باشد. اگر به وجود روح اعتقاد دارید، می دانید که احتیاجهای آن ها با احتیاجهای بدن فرق دارد، اما سلامت روحی و جسمی شما بر یکدیگر تأثیر می گذارد.
وقتی اهدافی را مشخص می کنید و سلامت و انرژی فعلی خود را ارزیابی می کنید، هر دو سزاوار توجه هستند.
نمونه هایی از اهداف معنوی:
- هر روز حداقل 15 دقیقه را به مدیتیشن اختصاص دهید.
- هر روز تمرکز حواس را تمرین کنید.
- یک دفتر روزانه داشته باشید.
- به طور منظم به نوعی داوطلب شوید.
- به کسانی که به احتیاجهای اولیه احتیاج دارند (غذا/تغذیه، آب تمیز، سرپناه و غیره) بیشتر یاری کنید.
- هر روز صبح روی یک نفر تمرکز کنید تا آگاهانه و از صمیم قلب او را ببخشید و نسبت به او دلسوزی کنید، گویی شما به جای او هستید.
چه اهدافی برای شما مهم است؟
اکنون که به خوبی با انواع مختلف هدف گذاری آشنا شدید، امیدوارم از مشخص اهداف خود لذت ببرید و لحظاتی را در نظر بگیرید تا زمانی که به آن اهداف برسید و احساسی که خواهید داشت. این فقط خود اهداف نیست، بلکه مسأله مهم تر این است که چگونه در پی آن ها می روید.
گام هایی که برای نزدیک تر شدن به اهداف خود برمی دارید، بر دیگران تأثیر می گذارد و شخصیتی را که به آن تبدیل می شوید شکل می دهد و مراحلی که برای رسیدن به یک نوع هدف (مثلاً مالی، شغلی، یا سلامتی و تناسب اندام) برمی دارید، بر اهدافی که برای سایر زمینه ها مشخص می کنید (مانند اهداف معنوی، اجتماعی یا فکری) تأثیر می گذارد و حتی ممکن است آن ها را تغییر دهد.
هرچه اهداف شما برای هر حوزه بیشتر با یکدیگر همپوشانی داشته باشند و مکمل یکدیگر باشند، احتمال اینکه دید منسجمی از شخصی که می خواهید باشید و تأثیری که می خواهید زندگی شما داشته باشد بیشتر می گردد و کار برای رسیدن به این منظره سرگرم نماینده تر خواهد بود.
باشد که آزادی شخصی و اشتیاق شما برای رشد بر هر کاری که امروز انجام می دهید تأثیر بگذارد.
منبع: Live Bold and Bloom
منبع: دیجیکالا مگ