11 باور اشتباه در خصوص اختلالات روانی - وبلاگ همصحبت

به گزارش وبلاگ همصحبت، گاهی اوقات بحث در خصوص بیماری روانی سخت است، تا حدی به این علت که دوستان و خانواده ممکن است بدترین تصور را از شنیده ها، تلوزیون و فیلم ها در خصوص اختلال در فکر خود مجسم نمایند. اما این تصورات اغلب دقیق یا حتی محتمل نیستند. بنابراین اگر هر یک از ایده های رایج و البته نادرست را می شنوید یا حس می کنید، این گزارش می تواند برای شما مفید باشد.

1- افسانه: اختلالات روانی بسیار نادر هستند.

واقعیت: از هر 5 نفر 1 نفر در هر سال نوعی بیماری روانی را تجربه می نماید. از هر 20 نفر 1 نفر به اختلالات روانی جدی از جمله اسکیزوفرنی، دوقطبی یا افسردگی شدید مبتلا است.

2- افسانه: افراد مبتلا به بیماری روانی همواره بیمار هستند.

واقعیت: حتی افراد مبتلا به بیماری های روانی شدید مانند روان پریشی ممکن است بیشتر از اینکه ارتباط شان با واقعیت قطع باشد، با واقعیت در ارتباط باشند. (در روان پریشی ارتباط فرد با واقعیت قطع می گردد).

3- افسانه: مبتلایان به اختلالات روانی احتمالا خشن می شوند.

واقعیت: افرادی که یک بحران سلامت روان را تجربه می نمایند؛ اغلب ترسیده، گیج و ناامید هستند تا خشن. بر اساس یک مطالعه تنها حدود 3 درصد از افراد مبتلا به بیماری روانی جدی در یک دوره چهار ساله مرتکب عمل خشونت آمیز شده اند. اگر آنها اختلال مصرف مواد نیز داشتند، این رقم به 10 درصد می رسید.

4- افسانه: اختلال روانی صرفا ناشی از ژنتیک است.

واقعیت: بیماری های روانی معمولا حاصل ترکیبی از علل ژنتیک، تاریخچه رشد فردی و محیط فعلی هستند.

5- افسانه: فقط بچه ها مبتلا به اختلال کم توجهی-بیش فعالی (ADHD) می شوند.

واقعیت: وقتی بچه ها مبتلا به ADHD به بزرگسالی می رسند، تنها بیش فعالی آنها که نیمی از این اختلال است فروکش می نماید اما کم توجهی اگر درمان نگردد همچنان به قوه خود باقی می ماند باعث مسائل زیادی در برنامه ریزی، تصمیم گیری و ... می گردد.

6- افسانه: اسکیزوفرنی به شخصیت دوپاره اشاره دارد و هیچ راهی برای کنترل آن وجود ندارد.

واقعیت: اسکیزوفرنی خیلی اوقات با هویت تجزیه ای اشتباه گرفته می گردد. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی علائمی از کناره گیری اجتماعی تا توهمات و هذیان دارند که با دارو و روان درمانی قابل کنترل هستند.

7- افسانه: خودکشی در روزهای تاریک و در ماه های سرد بیشتر اتفاق می افتد.

واقعیت: درست است که کمبود نور خورشید می تواند باعث بدخلقی و وضعیتی به نام اختلال عاطفی فصلی گردد. اما خودکشی ها در بهار و تابستان به اوج خود می رسد که احتمالا تا حدودی به دلیل التهاب مرتبط با آلرژی های فصلی است.

8- افسانه: زنان و جوانان بیشتر بر اثر خودکشی می میرند.

واقعیت: مقدار افسردگی در زنان بیشتر است اما مقدار خودکشی پیروز در مردان چهار برابر بیشتر است.

9- افسانه: الکتروشوک درمانی (ETC)، که قبلا به عنوان شوک درمانی شناخته می شد، دردناک و وحشیانه است.

واقعیت: بیماری که تحت الکتروشوک درمانی قرار می گیرند در خواب و در بیهوشی هستند، بنابراین دردی احساس نمی نمایند. این درمان به افرادی که از افسردگی شدید رنج می برند و به درمان های دیگر پاسخ نداده اند، زندگی جدیدی بخشیده است.

10- افسانه: خانواده و دوستان نمی توانند به فردی که بیمار روانی است یاری نمایند.

واقعیت: قطعا یاری گرفتن از یک متخصص سلامت روان بسیار مفید و اثربخش است اما حمایت اجتماعی گاهی اوقات حتی نقش کلیدی تری نسبت به درمان دارد. مثلا راهنمایی آنها برای دریافت یاری تخصصی. اما حتی اگر کسی یاری حرفه ای دریافت می نماید، می توانید با احترام و مراقبت با او رفتار و به او یاری کنید. شما می توانید به غلبه او بر شرم خود یاری کنید و روش های مقابله ای را الگوبرداری کنید یا پیشنهاد دهید.

11-افسانه: افسردگی ناشی از کمبود سرتونین در مغز است.

واقعیت: محبوبیت داروهایی که مقدار سرتونین را افزایش می دهند، این نظریه را برای دهه ها تاثیرگذار نموده است. اما بسیاری می گویند زمانی که داروها جواب می دهند، به احتمال زیاد به دلایل دیگری است. گروهی از محققان بریتانیایی در آنالیز خود که در ژانویه 2022 منتشر شد اینگونه نوشتند که: حوزه های اصلی تحقیقات مربوط به سرتونین هیچ مدرک ثابتی مبنی بر وجود ارتباط بین سروتونین و افسردگی ارائه نمی نمایند و هیچ حمایتی برای این فرضیه که افسردگی ناشی از کاهش و مقدار سرتونین است ، ارائه نمی نماید. (این بدان معنا نیست که کسی باید داروی خود را کنار بگذارد، اگر این دارو به شما یاری می نماید، مطلقا نباید این کار را انجام دهید).

به طور کلی روانشناسی به عنوان یک علم جوان هنوز سوالات زیادی را پاسخ نداده است و گاهی اوقات تعدد آرا به دلیل عدم قطعیت در بعضی یافته ها می باشد. اما به طور خاص در جامعه ما یکی از آفت های این حوزه، فعالیت افراد فاقد صلاحیت و دانش می باشد. پیشنهاد می گردد هنگام مطالعه مطالب روانشناسی مطمئن شوید که منبع تان قابل اطمنیان است و تا وقتی مطمئن نشده اید به آن اطلاعات اتکا نکنید.

منبع: psychologytoday